صفحه ١٠٩

صريحاً مخالف دين و مخالف حاكميت دستورات آن هستند. عده اى مخالف دين نيستند ولى دين را از خودشان نمى دانند، اگر دين محقق شد مى گويند: ما هم هستيم، شايد دلشان هم مى خواهد اسلام محقق شود، حالا محقق هم كه نشد شخصيتشان را با اسلام گره نزده اند كه بخواهند تمام وجودشان را خرج اسلام بكنند. عده اى هم مدافع سرسخت اسلام هستند و زندگى را با بندگى حق و دفاع از دين خدا معنادار مى بينند كه در رأس آن ها على عليه السلام است. على بن ابى طالب عليه السلام تمام وجودش را خرج اسلام مى كرد تا فتنه ها و توطئه هايى را كه مانع تحقق اسلام است دفع كند. حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام خصوصيات اميرالمؤمنين عليه السلام را بيان مى كنند و مى پرسند شما چطور بوديد؟ مگر جز اين بود كه شما در راحتى و رفاه نشسته و نظاره گر بوديد؟ به تحليل تاريخى فاطمه زهرا عليهاالسلام دقّت كنيد، شما ديده ايد بعضى ها دلشان مى خواهد اسلام و انقلاب پيروز شود ولى به گونه اى عمل مى كنند كه در آخر سينه چاكان اسلام و انقلاب شكسته شوند و از صحنه خارج گردند، تا خودشان بيايند و ميراث خوار انقلاب و اسلام شوند. حالا حضرت مى فرمايند خوب چشم تان را باز كنيد و بدانيد كه اسلام فقط و فقط با اين خصوصياتى كه در على عليه السلام هست مى ماند. يعنى شما آمده ايد وارث دينى شده ايد كه اين دين هنوز هم زير حمله دشمنان است، حالا خودتان بگوييد آيا حاضريد از دين آنچنان دفاع كنيد كه خودتان برويد ولى دين بماند؟ سابقه شما نشان مى دهد كه اين چنين نيستيد. پس بدانيد در حمله هايى كه به دين مى شود شما دين را مى دهيد و خودتان را حفظ مى كنيد، بنابراين با حاكميت شما دين از بين مى رود.