معارف بوک

 (1)- كتاب «مقام الامام اميرالمؤمنين عند الخلفاء»، ص 29 و نيز امام احمد در باب فضائل مى گويد: سبب اين كه عمر گفت: «اعوذ بالله من معضله ليس لها ابوالحسن» يعنى پناه مى برم به خدا از مشكله اى كه ابوالحسن در آن نباشد؛ اين بود كه پادشاه روم به عمر نامه اى نوشت و از او مسائلى را پرسيد. پس عمر آن مسائل را براى صحابه گفت، پس جوابى نزد آن ها نيافت، آن سؤال ها را نزد على عليه السلام معروض داشت. پس آن حضرت در اندك مدت پاسخ گفت. ملك روم به نام بنى الاصفر پرسيده بود:
1- آن چيست كه خدا آن را خلق نكرده؟ 2- آن چيست كه خدا آن را نمى داند؟ 3- آن چيست كه نزد خدا نيست؟ 4- آن چيست كه تمامش دهان است؟ 5- آن چيست كه تمامش پا است؟ 6- آن چيست كه تمامش چشم است؟ 7- آن چيست كه تمامش بال است؟ 8- خبر بده از مردى كه برايش فاميل نيست 9- خبر بده از چهار چيزى كه رَحِم و شكمى آن ها را حمل نكرده 10- خبر بده از چيزى كه نفس مى كشد، ولى روح در آن نيست 11- صوت ناقوس چه مى گويد؟ 12- خبر بده از حركت كننده اى كه يك بار حركت كرد 13- خبر بده از درختى كه سواره صدسال در سايه اش مى رود و تمام نمى شود، مثلش در دنيا چيست؟ 14- خبر بده از مكانى كه خورشيد يك بار بيشتر بر آن نتابيد 15- خبر بده از درختى كه بدون آب روئيد 16- مَثَل اهل بهشت كه مى خورند و مى نوشند و برايشان مدفوع و بولى نيست، در دنيا چيست؟ 17- مَثَل سفره گسترده بهشتى كه در آن قدح هايى است و در هر قدح انواع رنگارنگ غذا است كه مخلوط به هم نمى شوند، در دنيا چيست؟ 18- مَثَل حوريّه اى كه از سيبى در بهشت بيرون مى آيد و چيزى از آن كم نمى شود، در دنيا چيست؟ 19- خبر بده از كنيزى كه در دنيا براى دو مرد است، ولى در آخرت براى يك مرد است 20- خبر بده از كليدهاى بهشتى.