صفحه ٤٣٢

ايمان به صحنه بيايد و در ايمان، قلب و قالب با همديگر متّحد گردند و تمدن اسلامى شروع گردد و سراسر جهان را شور معنويت فرا گيرد. درست است كه ولايت فقيه مقدمه مباركى براى ظهور حاكميت امام معصوم عليه السلام است، ولى اين مقدمه با خود موضوع بسيار متفاوت است و به همين جهت امام خمينى «رحمةالله عليه» مى فرمودند: ان شاءالله صاحب اين انقلاب مى آيد و آن را به صاحبش تقديم مى كنيم. چون در حاكميت امام معصوم عليه السلام عالَم و آدم در شرايط ديگرى قرار مى گيرند، شرايطى كه قابل وصف نيست. نگو مگر در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و در چهارسال حكومت على عليه السلام معصوم حاكم نبود، پس چرا آثار خاصى كه مى گوييد ظاهر نشد؟! چرا كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم نهايتاً ارائه وَحى الهى محقّق شد و اصلًا فرصت پياده كردن آن در روح جامعه آن طور كه بايد و شايد به دست نيامد و در زمان حاكميت على عليه السلام نيز آن حضرت را تماماً مشغول سه جنگ بزرگ كردند، ولى با اين همه مى رفت بستر بسيارى از كمالات فراهم شود كه آن حضرت را شهيد كردند. گويا بشر بايد براى آسمانى كردن زندگى اش، بيش از آنچه آماده بود، آماده گردد و در عطش آن شرايط به واقع بسوزد تا آنگاه كه آن شرايط با حضور و ظهور امام معصوم عجل الله تعالى فرجه محقّق شد، به خوبى قدر آن را بشناسد. كسى كه فهميد حاكميت امام معصوم يعنى چه، در راستاى تحقّق آن، علاوه بر آمادگى شخصى، با تمام وجود اشك مى ريزد و ضجّه مى زند و لذا در دعاى عزيز ندبه مى خوانى: «فَلْيَبْكِ الْباكُون وَ ايّاهُم، فَلْيَنْدُبِ النّادِبُون وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرَفِ الدُّمُوع وَ لْيَصْرُخِ الصّارِخُون وَ يَضِجَّ الضّاجُّون وَ يَعِجَّ الْعاجُّون»؛