صفحه ٤٢٨

كار برخورد با ما را يك سره كنند، ولى تا روش ما روش اهل البيت عليهم السلام است، همچنان به لطف الهى جلو مى رويم، چون ولايت فقيه، يعنى حاكميت فقهى كه از سيره و سخن معصومين گرفته شده است كه نه روش آن انفعال است و نه آنارشيست بازى. مسّلم اعتراض هايى كه بيشتر شبيه خودكشى است تا اعتراض، ربطى به روش اهل البيت عليهم السلام ندارد، همان طور كه سكوت هايى كه بيشتر تأييد ظلم است، ربطى به روش اهل البيت عليهم السلام ندارد، در بحث «كربلا، مبارزه با پوچى ها» عرض شد، راه بين اين دو راه، بسيار دقيق و حساب شده است و ما نام آن را «حكمت حسينى» مى گذاريم.
آرى اى فاطمه! اگر اعتراض تو همراه با طمأنينه و معنويتى مملوّ از خداخواهى نبود، آن اعتراض نيز سرنوشتى به مانند همه شورش هاى كور تاريخ داشت و ديگر امروز تو نبودى كه بتوانى تاريخ امروز و فرداى ما را تغذيه كنى، تو جبهه اى را گشودى كه به جهت مشخصات خاص خودش تا رسيدن به نتيجه نهايى باز است، و آن جبهه اى است كه حق خواهى را در پوششى از متانت و حق نمايى و قداست پوشاند، و بى خود نيست كه آن دانشمند مسيحى وقتى مى خواهد تو را وصف كند مى گويد: «فاطمه زهرا، زهى در نيام» «1» است، يعنى همچون تيرى كه زهى در نيام و شكاف آن قرار داده اند تا آن را رها كنند، فاطمه عليهاالسلام آن تيرى است كه مى رود تا در طول تاريخ رقيبان خود را يكى پس از ديگرى از پاى درآورد و اسلام