بيش از پيش جاى اصلى خود را باز كند. پس اين كه خداوند به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم تسلّى داد كه نگران آينده پيامت در غدير مباش، چشم بر فاطمه عليهاالسلام دوخته است، چون فاطمه عليهاالسلام، قبل از خلقتش براى انجام رسالتى خاص امتحان شده و معلوم گشته از عهده چنين كار بزرگى برمى آيد، پس جا داشت كه خداوند وعده حفظ پيام غدير را به پيامبرش بدهد.
اى فاطمه! هدف خلقت تو، صبر و اعتراض در مقابل آن انحراف بزرگ بود. تو در اين عمر كوتاه چقدر خوب راه اصلى ادامه اسلام را گشودى. اگر اباذر در مقابل انحراف عثمان به او اعتراض كرد و او را به چيزى نگرفت، آموزش تو بود، و نه تنها اباذر، اگر راه اعتراض بر خلافت تا قيام قيامت گشوده ماند، همه و همه از آموزش تو بود، و اگر تو قدسى نبودى، جرئت در هم ريختن قداست هاى واهى را نداشتى. آنچنان اعتراض به جريان حاكميت توسعه يافت كه وقتى پدر ابابكر در طائف شنيد كه ابابكر خليفه شده است، پرسيد چرا او را براى اين كار برگزيدند؟ گفتند: چون از همه پيرتر بود. گفت: من كه پيرتر بودم، چرا مرا خليفه نكردند؟ «1»
از اين به بعد مجبور شدند به زبان راويان براى خليفه، قداست بسازند و آن را به مردم تحميل كنند. پيامبرى كه مردم اجازه نمى دادند آب وضويش بر زمين بريزد و اين چنين او را مقدس مى شمردند، حالا براى خليفه از زبان راويان ساختند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: «مرا كه به آسمان ها بالا بردند، بر هيچ آسمانى نگذشتم مگر يافتم كه در آن نوشته بودند