صفحه ٤٠٨

و با دشمنان با تمام قدرت برخورد مى كرد و به آن ها امان نمى داد و «وَ تَنَمُّرَهُ فِي ذاتِ الله»؛ و غضب او در راه رضاى خدا بود.
بعد كه حضرت زهرا عليهاالسلام على عليه السلام را توصيف مى كند و همه را متوجّه ريشه كينه اى كه حاكمان و سران با على عليه السلام داشتند، مى نمايد اين موضوع روشن مى شود كه حذف على عليه السلام يك نوع بازگشت از ايمان به كفر است و جرم على عليه السلام آن است كه هيچ نقطه اميدى براى كفر نگذاشته كه بتوانند با حاكميت او به برگشت به كفر قبلى اميد داشته باشند.
مى فرمايند: «وَاللهِ لَوْ تَكافُّوا عَنْ زَمامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللهِ الَيْهِ لَاعْتَلَقَهُ» يعنى؛ سوگند به خدا اگر مردان شما مانع مى شدند كه زمام امور از دست على عليه السلام خارج شود و زمام امور خود را كه پيامبرخدا صلى الله عليه و آله وسلم به او واگذارده بود، به دست او سپرده بودند «وَ لَسارَ بِهِمْ سَيْراً سُجُحاً»؛ آن را به ملايمت و سهولت راه مى برد «لا يَكْلَمُ خَشاشُةُ»؛ و اين شتر را سالم به مقصد مى رسانيد «وَ لا يُتَعْتِعُ راكِبُهُ»؛ و حركت آن، حركتى رنج آور و سراسر داراى بحران نمى شد «وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا صافِياً رَوّيا فَضْقاضاً تَطْفَحُ ضِفَّتاهَ وَ لا يَتَرَنَّقَ جانِباه»؛ و آنان را به آبشخورى رهبرى مى كرد كه سراسر داراى آب صاف و فراوان بود، و آنچنان پُر و وسيع مى بود كه سرريز مى گشت و هرگز رنگ كدورت و ماندگى به خود نمى گرفت «وَ لَأَصْدَرَهُم بِطاناً»؛ و آنان را از آن آبشخور سيراب مى كرد.
چون وقتى جامعه بر اساس حكم خدا اداره شود، تشريع و تكوين هماهنگ خواهد شد و به حكم آيه: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ