صفحه ٤٤

احد بر كثرت ها است. شروع حاكميت ابابكر، شروع حذف حاكميت خدا بود. لذا به بهانه اين كه مردم على عليه السلام را نمى خواهند حاكميت امام معصوم را از جامعه حذف كردند. «1» يعنى پاى مردم را به ميان كشيدند تا بدين بهانه حضور خدا را حذف كنند. بر فرض هم چنين بود كه گفتند، آيا نبايد شرايط پذيرش على عليه السلام را فراهم مى كردند؟
گريه فاطمه زهرا عليهاالسلام بايد به گوش فلك مى رسيد، بايد مى آمدند، مى گفتند: اى فاطمه يا روز گريه كن يا شب! بايد بشريت عمق فاجعه را بفهمد. دوباره به اين جمله دقّت كنيد؛ «روى كار آمدن ابابكر شروع فرهنگى بود كه آدميان به فكر حاكميت بر يكديگر افتادند». بنا بود على عليه السلام حاكم شود و حاكميت على عليه السلام يعنى حاكميت معصوم، و معصوم؛ يعنى كسى كه نفس امّاره ندارد و عبد محض خداست. يعنى هر چه خدا به قلب مبارك او مى نهد مى تواند بدون اين كه نفس امّاره اش در آن تصرف كند به بشريت بدهد. اگر قرار شد آدميان بر يكديگر حكومت كنند، هر كس كه حاكم شد، بايد قدرتش از بقيّه بيشتر باشد. ولى اگر خدا حكومت كند، كسى كه حاكم مى شود، اصلًا قدرت ندارد؛ چراكه به مردم بدهكارتر مى شود. اميرالمؤمنين عليه السلام گريه مى كرد كه خدايا! مرا ببخش، نكند كوتاه آمده باشم. داستان آن زن را شنيده ايد كه مشك آبى را به