صفحه ٣٤٠

جاى او گذاردند، با اين كه خليفه دوم بارها نظر به معاويه مى كرد و مى گفت: «هذا كِسْرَي الْعَرَب» يعنى؛ اين پادشاه عرب خواهد بود و خلافت را به سلطنت تبديل مى كند، «1» ولى همين خليفه دوم نيز او را ابقاء كرد و پس از معاويه، پسرش يزيدِ شرابخوارِ ميمون باز، حاكم جهان اسلام شد و بدين شكل جهان اسلام هزارماه گرفتار بنى اميه گرديد، به جهت يك انحراف كه در صدر اسلام پديد آمد و معلوم است كه حضرت زهرا عليهاالسلام همه اين انحراف ها را در جريانِ پديدآمده توسط سقيفه مى ديد، اشك هاى آن حضرت خبر از فاجعه بزرگى مى داد كه سال هاى متمادى طول مى كشد تا جبران گردد.
فكر مى كنم اين كه امامان معصوم عليهم السلام در زيارت حضرت زهرا عليهاالسلام، در سلام به فاطمه عليهاالسلام روى صفت «صبر» او دست مى گذارند، نكته دقيقى به همراه دارد، چون فهميدن چنين فاجعه بزرگى اگر همراه با صبر خاصى نباشد، معلوم نيست چه خطراتى را براى فاطمه عليهاالسلام به همراه خواهد داشت. در سلام به حضرت عليهاالسلام به ما آموخته اند كه بگوييم:
 «السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذي خَلَقَكِ قَبْلَ انْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً»
سلام بر تو اى بانويى كه خالق تو قبل از اين كه تو را خلق كند، تو را امتحان كرد و تو را نسبت به آن امتحان، صابر و بردبار ديد. لذا يا بايد خداوند آن شعور را به حضرت زهرا عليهاالسلام نمى داد تا نفهمد اسلام بزرگ چگونه با حذف على عليه السلام به چنين خطر بزرگى گرفتار