صفحه ٣٣

كنيد و توانايى ايجاد هسته مقاومت براى برگرداندن انحراف را داريد، پس چرا اقدام نمى كنيد؟ پس از آن مى فرمايند: اين را متوجه باشيد، اگر اكنون شمشير و قدرت تان ارزشمند شده به جهت اين بود كه زير نظر مديريت ما اهل البيت عمل كرديد و شمشير زديد. بنابراين حالا كه ما را رها كرده ايد مطمئن باشيد اگر شمشير هم بكشيد جهت صحيحى نخواهد داشت و لذا قدرت و هيبتى براى شما به ارمغان نمى آورد. آن گاه به نحوى دقيق و عميق تحليل مى كنند ريشه سستى امروزين شما كجاست كه در بحث هاى آينده به آن مى پردازيم. در قسمت بعد مى فرمايند: چرا كسى را كه حقّ حاكميت دارد، يارى نمى كنيد؟ با اين سستى ها تمام زحمات گذشته شما بى ثمر مى شود. در اين جا مى خواهند اين نكته را متذكر شوند كه نظام دينى اگر به آرمان هاى اصيل خود فكر نكند و آن ها را دائماً مدّنظر نداشته باشد، مبارزات قبلى اش نيز جهتى بى محتوا و پوچ پيدا مى كند.
در پايان مى فرمايند: من همه اين مطالب را براى اتمام حجّت گفتم، تا چراغ هدايت و عامل تغذيه انسان هاى هوشيار تاريخ باشد. من روانكاوى شما را مى دانم و خودِ من هم گفتم كه شما نمى توانيد به پا خيزيد و از اين نهضت دفاع كنيد. اين دين با نشانه هاى خاصّى به نتيجه مى رسد و يارانى را طلب مى كند كه هوشيارى و تقوا را، همراه با دورى از رفاه زدگى داشته باشند و شما مطمئن باشيد با روحيه رفاه زدگى و ثروت اندوزى كه پيشه كرده ايد، نه ديگر مى توانيد از اسلام دفاع كنيد و نه در اين راهى كه پيشه كرده ايد به نتيجه مى رسيد.