به سؤال حضرت خوب دقت كنيد؛ مى فرمايند: اى ابوبكر اگر بگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم گفته من از او ارث نبرم، لازمه اش اين است كه پيامبر خلاف قرآن سخن گفته باشد، كه اين محال است چون پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم خلاف قرآن سخن نمى گويد. پس معلوم است كه تو بناى تهمت زدن به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم را دارى.
در واقع مسئله اصلى حضرت فاطمه عليهاالسلام فدك نيست، هرچند مسئله اصلى ابوبكر اين است كه مى خواست اين منبع اقتصادى و مالى را از دست اين خانواده خارج كند تا تحرك اجتماعى و اقتصادى آنها را محدود نمايد. بنابراين با يك روايت ساختگى خواستند فدك را از دست اهل البيت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم خارج كنند. ولى غافل از اين كه حضرت فاطمه عليهاالسلام او را با قرآن روبه رو مى كنند. حضرت فرمودند:
218- «لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً فَرِيّاً» عجب امر تازه و نوظهورى آورده اى، چه كار من درآورى را پيش كشيده اى!
219- «افَعَلي عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتابَ اللهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُمْ؟» آيا دانسته و به عمد كتاب خدا را ترك كرده و پشت سر مى اندازيد؟
220- «اذْ يَقُولُ» آن وقتى كه قرآن مى گويد:
221- «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ» سليمان از داود ارث برد.
222- «وَ قالَ- فيما اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ زَكَريّا- اذْ قالَ» و در آيه ديگر آنجا كه خبر زكريا را بازگو مى كند كه: