با توجه به آن، حرفشان را بزنند، نه اين كه حرفشان بحث فدك باشد. و لذا دقت هاى آسمانى حضرت را براى تبيين ريشه انحراف جامعه نبايد از دست داد. شما ملاحظه كنيد در اين فراز از سخنشان چقدر دقيق علت تغيير مسير خلافت را ريشه يابى مى كنند و ريشه انحراف را تفسير مى نمايند. و لذا در ادامه مى فرمايند:
181- «وَ اوْرَدْتُمُوها غَيرَ شِرْبِكُمْ» و بر آبى كه سهم شما نبود وارد شديد.
كينه ها نسبت به على عليه السلام از يك طرف، و تحرك نفاق از طرف ديگر، باعث شد كه نفهميدند در ميدانى آمدند كه نبايد مى آمدند. بعد حضرت مى فرمايند كه چه مصيبت بزرگى بر خودتان و بقيه وارد كرديد، چون خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از قبل، از طرف خدا تعيين شده بود و در واقع با حذف على عليه السلام يك نحوه مقابله با خدا صورت گرفت.
182- «هذا وَالْعَهْدُ قَريبٌ» اين گونه بود در حالى كه از آن عهد و قرار، چيزى نگذشته بود.
مى فرمايند اين كارها را در حالى انجام داديد كه چيزى از عهدى كه با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم نسبت به بيعت با حضرت على عليه السلام بستيد، نگذشته بود. حساب كنيد از غدير، يعنى از 18 ذى الحجه تا رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم كه 28 صفربود، بيش از دو ماه و چند روز نگذشته است. حضرت مى فرمايند: