در خواندن اين جملات، بايد قدرى تأمل كنيم و به خود رجوع نماييم، ببينيم آيا واقعاً ما مىتوانيم چنين ادعايى داشته باشيم؟ آيا مىتوانيم اين گونه صادقانه با خدا صحبت كنيم؟ آيا واقعاً اگر در روز قيامت، خداوند پيش چشم خلايق، ما را رسوا كند، به غل و زنجير بكشد و به سوى دوزخ روانه سازد باز هم به رحمت او اميدواريم، بلكه بالاتر از آن، مىتوانيم ادعا كنيم كه محبت او از دلمان بيرون نمىرود و باز هم او را دوست داريم؟
چنين ادعايى مشكل است. و ما نمىتوانيم صادقانه چنين ادّعائى بكنيم. رفتار و كردار ما در اين دنيا گواه اين مطلب است؛ اگر گرفتارى مختصرى براى ما پيش آيد و مدتى طول بكشد زبان به اعتراض نسبت به خدا مىگشاييم؛ نه تنها محبتى در دلمان باقى نمىماند، بلكه ـ خداى ناكرده ـ كينه او را هم به دل مىگيريم. چنان به دنيا دلبستگى داريم كه تصوّر دست شستن از آن را نداريم.
بنابراين، مىتوان گفت كه حال ما اقتضاى چنين ادعاهايى را ندارد و اين قسمت از دعا را، مانند بسيارى از قسمتهاى ديگر آن، نمىتوانيم از زبان خودمان بگوييم. تنها كسانى مانند امام سجاد و حضرت امير(عليهما السلام) مىتوانند اين گونه با خدا سخن بگويند و چنين ادعا كنند. ما بايد اين جملات را از زبان ايشان بگوييم. ولى بايد سعى كنيم كه اين حالات را در خود به وجود آوريم و به اين مسائل نزديك شويم.
راه تحصيل محبت نسبت به خدا
الف ـ توجه به نعمتهاى خدا: كسب محبت نسبت به خدا موجب دور ساختن