صفحه ٨٣

مى تواند ادّعا كند كه نسبت به عذاب جهنّم شكيباست، اما تحمّل فراق خدا را ندارد؟! ما از وصال خدا چه چشيده ايم كه فراق او براى ما از تحمّل عذاب دوزخ رنج آورتر باشد؟
اظهار اينگونه مطالب فقط زيبنده كسانى همچون اميرالمؤمنين(عليه السلام) است. ابراز چنين مطالبى براى ما بسيار دور از واقع است. با وجود آن، اينگونه مطالب در دعاهاى مأثوره زياد به چشم مى‌خورد. اگر بخواهيم اين مطالب را با قصد انشا و حكايت از حال خودمان بگوييم، دروغ است و به خدا دروغ گفتن بسيار زشت تر از دروغ گفتن به خلق اوست. بنابراين، در اينگونه دعاها بايد قصد حكايت داشته باشيم، مثلاً، آنچه را حضرت على(عليه السلام) انشا فرموده و در پيشگاه الهى عرض كرده ما آن را به قصد حكايت نقل كنيم، نه آنكه آن مطالب را از خود انشا نماييم چون انشاى اين مطالب، از ما متمشى نمى‌شود. يا آنكه قصدمان اين باشد كه از خدا بخواهيم چنين معرفتى به ما هم عطا كند كه صلاحيت چنين سخنانى داشته باشيم.

لزوم تعبّد در احكام دين و آثار حرمت شكنى
نكته ديگرى كه بايد بدان توجه شود اين است كه با توجه به اينكه دعا درخواست چيزى از خدا و سخن گفتن با اوست و انسان طبعاً چيزى را مى‌خواهد كه آن را مى‌شناسد و در مقام خواستن مى‌فهمد كه چه مى‌خواهد و چه مى‌گويد، به اين دليل، براى بعضى اين توهّم پيش آمده كه كسانى كه معانى ادعيه مأثوره را نمى‌فهمند خواندن آن ادعيه برايشان