صفحه ١٢٣

ولى آيا در محبت حضرت حق نسبت به بندگان چنين اغراضى مقصود است؟ ما از ابراز محبتّهاى الهى تصورّى اشتباه داريم، آنچنان كه:
«كَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيكَ» ؛
گويا من بر تو منّتى دارم.
بجاى آنكه احساس نياز كنيم و بدان اعتراف نماييم تا به ما عنايت كند، به او بى توجه ايم و تصوّر مى‌كنيم كه بر خدا حقّى داريم و يا در مقابل خواندنش، بر او منّت مى‌گذاريم.
چه نابجاست تكبر و غرور ما در مقابل خوان گسترده رحمت الهى! مگر چه داريم كه به آن بنازيم؟ هر وقت كه ما را مى‌خواند خود را با كارى سرگرم مى‌كنيم. اما با وجود اين، رفتار بد ما مانع از ادامه رحمت و احسان پروردگار نمى‌شود.
«فَلَمْ يَمْنَعَكَ ذلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لي وَالاْحْسانِ اِلَىَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ» ؛
خداوندا هيچ يك از بى اعتناييها و پستيهاى من موجب نشد كه مرا از رحمت بى پايان و احسان و كرم خود محروم سازى.
«فَاْرَحْم عَبْدَكَ الجْاهِلَ وَجُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِكَ اِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ» ؛
پروردگارا، بر اين بنده نادان خود ترحم نما و با فضل و احسانت بر او كرم كن كه تو بسيار با جود و كرامتى.

ارزش انس و مناجات با خدا
مناجات با خدا و انس با او در روح انسان داراى چنان اثرى است كه اگر