بازگشت داشته باشد تا او را بپذيرم؟ چقدر رحمت و كرم، آن هم در حق گنه كارانى را كه تو را ناديده انگاشته و دامن عصمت به رذيلت آلودهاند! «جَلَّت عَظَمَتُكَ وَ تَقَدَّسَتْ اَسْمائُكَ !» بجاى آنكه بنده به التماس و التجاء درخواست كند كه او را بپذيرد، از او دعوت مىكند كه بيا، بيا كه پذيراى توام.
بايد ببينيم كه مولايمان كيست؟ بايد او را بشناسيم، معرفت بيشترى نسبت به او پيدا كنيم. او همه را مىپذيرد و نوبت تعيين نمىكند. امام سجاد(عليه السلام) مىفرمايد:
«لايَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْن» ؛(81)
هيچ كارى او را از پرداختن به كارى ديگر باز نمىدارد.
در همان حال كه پيامبران و فرشتگان مقرّب و اوصياى او مشغول راز و نياز با اويند، از ديگران غافل نيست. اگر موجود حقيرى در گوشه اى از ملك وجود او را بخواند لبيك مىشنود. آيا كسى كه چنين مولايى دارد سزاوار است كه ماه ها سپرى شود، سالها بگذرد و به فكر او نباشد؟ آيا بجاست كه در وقت نماز و دعا به همه توجه داشته باشيم جز به خدا؟ آيا بى ادبى نيست كه با كسالت و بى حالى و احساس سنگينى او را عبادت كنيم و حتى بر او منّت بگذاريم كه عبادتش نموده ايم؟
لزوم حضور قلب در عبادت
اگر خوب دقت كنيم پى مىبريم كه نمازها و دعاهاى ما گناهى بيش نيست. اين مطلب را با مثالى ساده بيان مىكنيم، هرچند خداوند منزّه