صفحه ٢٩٢

موانع فكرى و قلبى، انسان را از انديشيدن به مسئوليتهاى خود در قبال خداوند باز مى‌دارد. تهيه وسايل زندگى، تجملات، مشكلات و... موجب مى‌شوند كه انسان نتواند به وظايفى كه برعهده اوست فكر كند.
برطرف ساختن نيازهاى ضرورى انسان يك تكليف الهى است و انجام تكليف براى رضاى خدا عبادت است و عبادت در رسيدن انسان به كمال مؤثر است؛ ولى آيا هر فردى كه در صدد تحصيل روزى برمى آيد، تنها به انجام واجب اكتفا مى‌كند و آن را تنها به نيت اطاعت از خدا انجام مى‌دهد؟ كسى كه ازدواج مى‌كند فقط براى رضاى خدا همسر اختيار مى‌كند و به لوازم آن پايبند مى‌شود؟ يا نه، دلخواه او نيز هست؟ آيا اين ها دل مشغولى براى او به وجود نمى‌آورند و مانع عبادت و توجه او به خدا نمى‌شوند؟ و آيا همه فعاليتهاى اجتماعى و سياسى مؤمنى كه قدم در وادى اجتماع و سياست مى‌گذارد براى خداست؟ كسانى كه در وادى اجتماع و سياست وارد مى‌شوند، اگر امور اجتماعى و سياسى موجب دل مشغولى آنان شود، فراغتى پيدا نمى‌كنند تا با خدا راز و نياز كنند و به او توجهى نمايند؛ چه رسد به اينكه بخواهند همه نيروهاى خود را صرف عبادت كنند. پس بايد براى علاج اين مشكل، از خدا خواست تا نيازهاى ما را تأمين نمايد و يا ما را موفق بدارد تا به سادگى اين نيازها را برطرف سازيم، به گونه اى كه ما را از انجام وظايف بندگى و توجه به خدا و انجام عبادت خالصانه باز ندارند.

مسئوليت انسان
انسان تنها در مقابل خدا مسئول است، و تنها اوست كه حق دارد از انسان