صفحه ١٠٧

توفيق عبادت، منتّى الهى بر بنده
پس از توجه به صفات الهى و ستايش او به دليل توفيقاتى كه به انسان عطا فرموده است، مى‌فرمايد:
«اَللّهُمَّ اَذِنْتَ لي في دُعائِكَ وَمَسْئَلَتِكَ»
خدايا، (اين تو بودى كه) اجازه دادى با تو سخن بگويم و از تو درخواست كنم
نكته اى كه در اين فراز از دعا به آن اشاره شده بسيار لطيف است، ولى غالبا از آن غافل ايم، ما تصور مى‌كنيم كه با دعا و مناجات خود كار بزرگى انجام داده ايم و بايد بر خدا منّت بگذاريم؛ اما در اين فراز امام(عليه السلام) مى‌گويد: خدايا چه منت بزرگى بر من نهادى كه اجازه دادى درِ خانه تو بيايم، دعا كنم و خواسته هاى خود را بازگو كنم. شايد متوجه نباشيم كه خداوند چه لطف بزرگى به ما كرده كه اجازه داده با او صحبت كنيم، بخصوص با توجه به انبوه گناهانى كه در طول عمر خود مرتكب شده ايم. از اين رو، امام سجاد(عليه السلام) به خدا عرض مى‌كند:
مِنْ اَعْظَمِ اَلنِّعَمِ عَلَيْناجَرَيانُ ذِكْرِكَ عَلى اَلْسِنَتِنا وَ اِذْنُكَ لَنا بِدُعائِكَ؛
خدايا، از بزرگترين نعمتهايت بر ما اين است كه ذكر تو بر زبان ما جارى مى‌شود و اينكه اجازه دادى تا تو را بخوانيم و با تو راز و نياز كنيم.(77) 
براى روشن شدن اين نكته لطيف و تقريب بيشتر آن به ذهن ـ گرچه بايد اعتراف نمود كه نمى‌توان حق مطلب را بدرستى ادا نمود ـ شخصى را تصور كنيد كه در طول ساليان دراز، از هيچ محبتّى در حق دوستش