صفحه ٦٣

خِذْلانُكَ الي حَيْثُ النَّصَبِ وَ الْحِرْمانِ»
اى خدا! اگر در راه مقابله و مبارزه با نفس امّاره و شيطان دست از يارى ام بكشى، حتماً اين عدم يارى ات مرا به سوى سختى و محروميت از سعادت سوق مى دهد.
همه ى حرف اولياء الهى اين است كه خدايا! اگر مرا در تشخيص حيله هاى نفس امّاره و مبارزه با آن به خودم وابگذارى هيچ كارى نمى توانم بكنم. مولوى هم در همين راستا از خدا تقاضا مى كند:

         بازخَرْ ما را از اين نفس پليد             كاردش تا استخوانِ ما رسيد

فهم اين مسئله كه بايد با نفس امّاره جنگى اساسى داشت، چيزى نيست كه بتوان از آن ساده گذشت، اين درگيرى در عين آن كه آسان نيست ولى شروع مباركى است زيرا از اين طريق انسان در جاده اى قرار مى گيرد كه هرچه جلو برود به مقصد نورانى خود نزديك مى شود. مولوى مى گويد:

         مادرِ بت ها، بتِ نفس شما است             زآن كه آن بت، مار و اين بت اژدهاست 
             بت شكستن سهل باشد، نيك سهل             سهل ديدن نفس را جهل است، جهل 

حجاب نفس امّاره 
وقتى اميال نفس امّاره به ميان آمد، ما از ارتباط با عالم بيكرانه ى معنويت محروم مى شويم. بعضى اوقات با تمام وجود خدا را طلب مى كنيد و با مناجات با خدا، دل را در حضور حق نگه مى داريد و از انوار او بهره مند مى شويد در همان حال يك مرتبه متوجه مى شويد، نفس امّاره جلو آمد و هماهنگ با شما القاء مى كند كه بسيارخوب است ادامه بده تا بلكه فلان مشكلت حل شود و بتوانى از رقبايت جلو بزنى. اين همان دشمنى