صفحه ٦٤

است كه در درون ما تلاش دارد قلب را از جهت اصلى اش خارج كند. با طرح موضوعى فرعى؛ ذوقِ حضور و ارتباط با حق را در ما از ميان مى برد. اگر بفهميم چگونه نفس امّاره، حقيقت بزرگى از شعف و مهربانى و رحمت يعنى ارتباط خدا را از ما مى گيرد، آن وقت متوجه مى شويم با جدّيت تمام بايد مسئله مان را با نفس امّاره حل كنيم. حضرت امام خمينى «رضوان الله عليه» براى فاصله گرفتن از اميال نفس امّاره و باقى ماندن بر فطرت الهى مى فرمايند: نزد اهل دل آشكار است كه نيل به چنين جايگاه والا ممكن نيست مگر با رياضت هاى روحى و عقلى و با انديشه هاى مقدس قلبى پس از آن كه جان آدمى از پليدى هاى عالم طبيعت پاك و پاكيزه شود ... و نيل به اين مقصود حاصل نشود جز آن كه آدمى همّت در كسب معارف الهى بگمارد و نظر را در آيات و اسماء ربوبى منحصر كند، به دنبال آن كه انسان شرعى شد، بعد از آن كه انسانِ بشرى بلكه طبيعى بود. «1»
اگر فهميديم با تبعيت از نفس امّاره از چه چيز بزرگى محروم مى شويم، مى فهميم كه با چه چيز بايد جنگ كنيم و چرا بايد جنگ كنيم. مى فهميم در اثر اين جنگ از ذوق حضور و ارتباط داشتن با حضرت حق، كه مقصد و مقصود همه ى اولياست، بهره مند مى گرديم.
ملاحظه فرموديد كه چگونه نفس امّاره حتى وقتى كه با خدايمان حرف مى زنيم به وسط مى آيد و مى خواهد ارتباطِ ما با خدا را به نفع خودش تغيير مى دهد تا چيزى براى ما باقى نگذارد. وقتى نفس امّاره تا