صفحه ٤٥

«أَنَا أُجْزَى بِهِ» خودم جزاى روزه دار مى شوم و خودم جاى سمع و بصر روزه دار مى نشينم ديگر نبايد چيزى براى خود باقى گذارده باشيد.

روزه ى حقيقى 
روزه ى حقيقى منيّت و انانيت انسان را ذوب مى كند و اراده ى حق به جاى آن مى نشيند. چطور گاهى فلان عالم با يك ذكر، مريض را كه در حال مرگ بود به سلامت كامل مى رساند؟ چون پشتوانه ى ذكر او اراده ى حق است. هيچ چيزى به اندازه ى روزه، منيّت را مضمحل نمى كند تا حق به جاى منيّت ما بنشيند. به همين جهت در روايت داريم  «إنّ لِكُلِّ صائمٍ دَعْوَةٌ مستجابة» «1» براى هر روزه دارى دعاى اجابت شده اى هست. قرآن به ما توصيه مى كند «وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ» «2» از صبر و نماز كمك بگيريد. از ائمه ى ما نقل شده «انّ الْمُرادَ بِالصَّبْرِ، الصّوم» «3» مراد از صبر، روزه است. و اين نشان مى دهد اگر كسى روزه ندارد و اهل امساك نيست، نماز ندارد. در همين رابطه در روايت داريم: «لِكُلِّ شَىٌ بَابٌ وَ بَابُ الْعِبَادَة الصَّوم» «4» براى هر چيزى بابى هست و باب عبادت روزه است، نفرمود باب عبادت نماز است زيرا عبادتِ خداوند به اين معنا است كه به خدا بنمايى كه من نباشم و تو باشى و من در مقابل تو هيچ باشم، با روزه دارى اين نحوه ى نفىِ خود به بهترين شكل واقع مى شود. از روزه به مدد