صفحه ٢٢٨

مى كنيد نسبت به حضور اسماء الهى در جانتان بيگانه نيستيد و به يك معنى به مقام تجلىِ ياد خدا در جانتان نايل شده ايد.
 «با ياد خداست كه بايد جان بگيريم و به نشاطآييم؛ ديگر بس است شادى به وسيله ى سفره ى رنگين: وقت لقمان است، اى لقمه! برو.»
فراموش نكرده ايد كه خداوند در آيه ى 110 سوره ى كهف مى فرمايد: «مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ، فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لايُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أحَداً» هركس مى خواهد به لقاء پروردگارش برسد، بايد عمل صالح انجام دهد و در انجام عمل صالح تمام مقصدش نظر به حق باشد. يعنى اگر مى خواهد هر چه مى بيند، وجه الله ببيند و كس ديگرى در صحنه ى زندگى برايش «كس» نباشد؛ و فقط ربّ خود را بنگرد، و با ديدنِ آثار ربّ به ربوبيت ربّ منتقل شود و هيچ چيز حجاب او نگردد، بايد در انجام اعمال صالح هيچ گونه شركى در جان او ظهور نداشته باشد و به توحيد رسيده باشد و از آيات روزه برمى آيد كه با روزه دارى به چنين مقامى مى توان رسيد.
غرض از توجه به اين آيه اين است كه التفات داشته باشيد خداوند طرح «لقاء پروردگار» را به ميان كشيده، منتها براى رسيدن به آن شروط و آدابى را مطرح فرموده است.

روزه؛ ورود در وادى خداخواهى 
پيامبرخدا (ص) مى فرمايند: «لِكُلِّ شَيْئٍ بابٌ وَ بابُ الْعِبادةِ الصّوم» «1» براى هر چيزى درى است و باب عبادت، روزه است. يعنى اگر روزه در زندگى