صفحه ٢٢٩

انسان نيايد ساير عبادات محقق نمى شود. زيرا عبادت حالتى است كه انسان مى تواند از طريق آن خودخواهىِ خود را نفى كند و خداخواهى را در خود پديد آورد. با روزه دارى انسان وارد حالتى مى شود كه تمام توجهش متوجه پروردگار شود. زيرا «روزه حالتى است پنهانى در نزد بنده و خدا، كه جز خدا از آن اطلاع ندارد». ما وقتى نماز مى خوانيم بقيه هم نماز خواندن ما را مى توانند ببينند؛ چون ركوع و سجود دارد. همچنين وقتى زكات مى دهيم لااقل آن كسى كه زكات را مى گيرد مى فهمد ما زكات داده ايم، در اين نوع عبادات ناخودآگاه نظر به شخص يا اشخاصى كه غير از خدا هستند در ميان است و وجهى از توجه ما را- حتى ناخواسته- به خود جلب مى كند. اما در روزه اين چنين نيست روزه دارى هيچ شكلى براى نمايش به غير ندارد و انسان روزه دار راحت مى تواند در عبادت خودش با خدايش باشد و بر همين اساس از سخن رسول خدا (ص) مى توان فهميد چرا مى فرمايند؛ «تا روزه واقع نشود، عبادتى واقع نمى شود» زيرا انسان در روزه دارى معنى عبادت را مى فهمد و سعى مى كند در ساير اعمال عبادى نيز بر همان اساس عمل كند كه تماماً نظر خود را بر خدا بيندازد.
بعضى از مؤمنين چقدر تلاش مى كنند كه با خلوص نيت عملى را انجام دهند، مثلًا مى خواهند هم به نماز جماعت حاضر شوند و هم در اين امر غيرخدا مشغول شان نكند! اين يكى از مقامات عاليه اى است كه اميدوارم خدا نصيب من و شما بكند، مقام «لايَشْغَلُهُ امْرٌ عَنْ أمْرٍ» كارى او را از كارى باز نمى دارد و تماماً در حضور است، هرچند در ميان مردم باشد. اين از صفات انسان هايى است كه متخلّق به اخلاق الهى شده اند،