صفحه ١٠٧

147- 148- «وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ» «وَ مَرَدَةِ اهْلِ الْكِتابِ» هم از گرگ هاى عرب و هم از سركشان اهل كتاب.
149- «كُلَّما اوْ قَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اطْفَأَهَا اللهُ» هرگاه كه آتش جنگ برافروختند، خدا خاموشش فرمود.
150- «اوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّيْطانِ» يا هر هنگام كه شاخ شيطان سربرآورد.
151- «اوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ» يا اژدهايى از مشركين دهان باز كرد.
152- «قَذَفَ اخاهُ في لَهَواتِها» رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم برادرش على عليه السلام- را در كام اژدها و گلوگاه آن افكند.
سير بحث حضرت فاطمه عليهاالسلام را دقت كنيد. در ابتدا از سبك و بى ارزش بودن ملت قبل از گرايش به اسلام سخن گفتند، بعد فرمودند عزت پيدا كرديد و اين عزتى كه پيدا كرديد از اسلام و پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم است. حال مى فرمايند اين عزّت به راحتى و سادگى به دست نيامد، بعد از خونِ دل خوردن ها و مجاهده كردن ها و مبارزه كردن با سران كفر و گرگ هاى عرب و سركشان اهل كتاب، اسلام به صحنه آمد و حالا مى تواند شما را از حقارت و پستى نجات دهد و عزت بخشد. هروقت آتشى برافروخته مى شد خدا آن را از طريق مجاهده هاى پيامبر خاموش مى كرد و وقتى شاخى از شيطان سر برمى كشيد يا دهان اژدهايى از مشركان باز مى شد پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم برادرش على عليه السلام را در دل اين آتش مى انداخت. مگر جز اين است كه دشمن دائم حمله و توطئه و نقشه هاى گوناگون عليه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و اسلام داشت، حالا با كدام شجاعت ها و