صفحه ٣٢٠

ابوبصير نقل مى كند كه با حضرت باقر عليه السلام در مسجد بوديم، عمربن عبدالعزيز داخل مسجد شد. پس آن حضرت فرمود: به خدا سوگند اين جوان به سلطنت مى رسد و دادگرى مى كند، وليكن زندگى كوتاهى خواهد داشت، اهل زمين در مرگش اشك مى ريزند، ولى اهل آسمان لعنتش مى كنند. «1» چون بايد حاكميت را در اختيار امام معصوم قرار مى داد.
حضرت ابتدا آمدند خط انحراف را خوب روشن كردند و سپس جايگاه آن را تحليل نمودند و در نهايت فرمودند عملًا شما كارى كرديد كه در قيامت سرنوشت شما با سرنوشت كفّار يكى خواهد بود، بعد مى فرمايد:
327- «فَبِعَيْنِ اللهِ ما تَفْعَلُونَ»؛ آيا متوجّه ايد در منظر خداى عالم چه مى كنيد؟
آيا كارى بدتر از اين كار بود كه بخواهيد تمام زحمات رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم را از بين ببريد؟ چراكه وقتى صورت و قالب اسلام بماند ولى روح و نور اسلام برود، مردم به اميد نتايجى كه مى توانند از نظر مادّى و معنوى از اسلام بگيرند، به آن روى مى آورند، ولى نتيجه مورد انتظار نصيبشان نمى شود و لذا يا فكر مى كنند خداوند تا اين حدّ مواظب بندگانش نبوده است كه همه ابعاد وجودى آن ها را هدايت فرمايد و اسلام در همان حدّى