فاطمه زهرا عليهاالسلام شرايط و زمينه مقابله انصار و مجاهدين با خليفه را فراهم مى كنند. رهنمود مى دهند و لذا هيچ حجّتى براى سستى و بى تفاوتى باقى نمى ماند.
وقتى بنى صدر رئيس جمهور شد، بزرگان انقلاب متوجّه شدند كه او از جهات مختلف داراى مشكل است و لذا دنبال شرايط و زمينه اى بودند تا اعتراض و تنفّر خود را نسبت به كارهاى او آشكار كنند. وقتى امام خمينى «رحمةالله عليه» حكم فرماندهى كلّ قوا را از او سلب كردند، در واقع بهانه را به دست مردم دادند تا اعتراضشان را شروع كنند و به دنبال آن، مجلس شوراى اسلامى هم او را عزل كرد. اين كمكى بود كه امام خمينى «رحمةالله عليه» به كسانى كردند كه به دنبال بهانه بودند خيلى ها در آن فضاى رُعبى كه پس از سقيفه پيش آوردند، بيعت كردند و با اندك تأملى به خود آمدند، و حالا حرفشان اين بود كه وضع موجود را نمى پسنديم، ولى نمى دانيم چكار كنيم. فاطمه زهرا عليهاالسلام رهنمودهاى خود را دادند و بهانه خوبى برايشان فراهم كردند تا هم اكنون كه متوجّه شدند حق و باطل چيست و قدرت دفاع از حق را هم دارند، حركت خود را شروع كنند.
با رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم جبهه حق و باطل در هم آميخت و مردم نمى دانستند حق و باطل كدام است. فاطمه زهرا عليهاالسلام مى خواهند به مردم كمك كنند تا جبهه حق و باطل را روشن ببينند، آن وقت وظيفه مردم دفاع از جبهه حق است و اگر وظيفه شان را انجام ندهند و كوتاه بيايند، از بركات واقع بودن در جبهه حق، محروم مى شوند. اين جاست كه حضرت خطاب به انصار مى گويند: