صفحه ١٩٣

تَبارَكَ وَ تَعالي يَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ يَرْضي لِرِضاها» «1»
 يعنى؛ خداى تبارك وتعالى با غضب فاطمه غضبناك مى شود و با رضايت فاطمه- از هر چيزى- از آن چيز راضى مى شود. پس حسّاسيت فاطمه زهرا عليهاالسلام ملاك حق و باطل بودن آن چيز است، حال ملاحظه كنيد با توجّه به اين موضوع حضرت بر روى چه چيزى حسّاسيت نشان مى دهند، و اگر من و شما روى آن مسأله حسّاس نبوديم و يا كم حسّاس بوديم، بدانيم از قلب مطّهر فاطمه زهرا عليهاالسلام فاصله گرفته ايم و در نتيجه از فهم حقايق محروم شده ايم. بحث ما يك بحث اخلاقى نيست كه صفاتى عارض بر ذات انسان بشود و شخصيتش با آن فضائل متّحد گردد، بلكه بايد انسان در فضائل متحقّق بشود و بر اين اساس عرض مى كنم كه اگر با گم كردن حسّاسيتمان نسبت به آنچه حضرت به آن حسّاسند، از فاطمه زهرا عليهاالسلام فاصله بگيريم، ديگر آن وجود شديد و آن شخصيّت متعالى را كه مى توانستيم به دست بياوريم، از دست مى دهيم، يعنى توجّه به خطبه فاطمه زهرا عليهاالسلام و هماهنگ شدن با حسّاسيت مقدّس آن حضرت ما را در يك حيطه و ساحت متعالى مى برد كه آن ساحت براى ما ارزش دارد و مقصد و مقصود ما از تبعيت از اين خانواده در همين راستا است. «2»