صفحه ١٥٣

خدا بر جامعه حاكم است، حالا خليفه مدعى است نماينده مردم است و مردم او را انتخاب كرده اند، لذا بقيه مى گويند پس چرا ما نماينده مردم نباشيم. ولى در ولايت آسمانى اميرالمؤمنين عليه السلام، موضوع فرق مى كرد، باز بحث آسمانِ قدس به ميان بود نه صِرف آراء مردم.
حضرت فاطمه عليهاالسلام مى گويند: اين قرآن كه جلوى شما بود. همين قرآن به خوبى روشن مى كند، چه كسى را بايد به عنوان خليفه مسلمين انتخاب كرد. قرآن مى فرمايد: «انَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ امَنُوا الَّذِينَ يُقيمُونَ الصَّلوه وَ يُؤْتُونَ الزَّكوه وَ هُمْ راكِعُونَ» «1»
 مردم! قرآن كه خودش گفته ولى شما فقط خدا و رسول او و كسى است كه در حين نماز و در حالى كه در ركوع است، زكات مى دهد. اين كه معلوم است چه كسى است. شيعه و سنى مى گويند: مصداق «وَيُؤْتُونَ الزَّكوة وَ هُمْ راكِعون» «2»
 اميرالمؤمنين عليه السلام است. پس اى مردم! چرا راهنمايى قرآن را رها كرديد و كسى را كه خدا براى شما تعيين كرده بود، ولى و سرپرست جامعه خود نگرفتيد؟ قرآن كه مى گويد: «اطيعُوااللهَ وَ اطيعُواالرَّسُولَ وَ اولِي الْامْرِ مِنْكُمْ» «3»
 در حالى كه اولى الامر حتماً بايد معصوم باشد چون خداوند نمى گويد از كسى كه معصوم نيست اطاعت كنيد. از طرفى هيچ كدام از اين خلفاء سه گانه ادعا ندارند كه معصوم هستند، پس برويد معصوم را پيدا