گذشته از اين، ما معمولاً آنچه را از طريق عادى بدست مىآوريم اجابت دعا نمىدانيم و از ناحيه خدا تلقّى نمىكنيم؛ در حالى كه قرآن تمام امور را به خدا نسبت مىدهد. علاوه بر آن اجراى بى چون و چراى دعا آن گونه كه ما تصوّر مىكنيم، بنابر صراحت قرآن، براى خداوند الزام آور نيست. اگر قرار بود كه هر كس دعايش مستجاب شود، اجتماع نقيضين پيش مىآمد و نظام جهان بر هم مىخورد. خداوند مىفرمايد:
«وَ لَوِاتَّبَعَ الْحَقُّ اَهْوائَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَالاَرضُ وَ مَنْ فيهِنَّ» ؛(30)
اگر حق تابع هواى نفس آنان شود آسمانها و زمين و هر آنچه در آنهاست فاسد خواهد شد.
خداوند نه تنها دعاى پيامبر خود، حضرت نوح(عليه السلام) را كه نجات فرزندش را تقاضا كرده بود اجابت ننمود، بلكه او را بدين علّت سرزنش نيز كرد:
«... يا نُوحُ اِنَّهُ لَيْسَ مِنْ اَهْلِكَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنّي اَعِظُكَ اَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلين» ؛(31)
اى نوح فرزند تو هرگز با تو اهليت ندارد؛ زيرا او عملى ناشايست است. پس از من تقاضاى امرى كه از آن آگاه نيستى، مكن. من تو را پند مىدهم كه از مردم جاهل نباشى.
گذشته از موارد مذكور، به فرض آنكه بنابر ظاهر آيه شريفه «اَسْتَجِبْ لَكُمْ» انجام بى چون و چراى خواسته بنده باشد؛ ولى زمان اجابت دعا از
بر درگاه دوست
بحثهايى درباره دعا