صفحه ١١٣

نظر ما واقع خواهد شد و ما را بيشتر تحت تأثير قرار خواهد داد، همان كه نامش را «اتفاق» مى‌نهيم.
خداست كه هميشه به انسان روزى مى‌دهد، يا به وسيله اسباب عادى، از راه كسب و تجارت و امثال آن، يا به وسيله اسباب غير عادى، مانند مائده آسمانى يا جز آن. در هرحال، روزى از اوست؛ روزى دهنده هم هموست . دفع و رفع گرفتاريها نيز به دست اوست. بيمارى از اوست؛ شفا نيز به خواست اوست، خواه از راه طبابت دكتر و مصرف دارو باشد يا از راههاى ديگر. قرآن مجيد به نقل از حضرت ابراهيم(عليه السلام) مى‌فرمايد:
«اَلَّذى خَلَقَني فَهُوَ يَهْدينِ وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني وَ يَسْقينِ وَ اِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفينِ وَالَّذي يُميتُني ثُمَ يُحيينِ»(78) 
همان خدايى كه مرا بيافريد و به لطف خود به راه راست هدايت مى‌فرمايد (مى پرستم)؛ همان كه چون گرسنه شوم مرا غذا مى‌دهد و چون تشنه گردم سيراب مى‌سازد؛ همان كه چون بيمار گردم مرا شفا مى‌دهد؛ همان كه مرا مى‌ميراند، سپس زنده مى‌كند.
اگر انسان اندكى پيرامون حوادثى كه براى او رخ مى‌دهد و پس از چندى بر طرف مى‌شود، بينديشد متوجه مى‌گردد كه خداوند تا چه حد نسبت به او لطف دارد. حتى گاهى حوادثى را پيش از آنكه به او رو آورد از او دفع مى‌كند. بنابراين، بجاست كه درباره حوادثى كه براى ما پيش نيامده ولى براى ديگران اتفاق افتاده است، تفكر كنيم. اگر صبح از خانه بيرون