صفحه ١٥٢

خود را برتر ندانیم. «بینی وبین اخوتی» یوسف نگفت شیطان آنان را فریب داد، می‌گوید شیطان بین من و آنها را ... یعنی خود را نیز در یك سمت قرار می‌دهد.
7- توجـه به نقش سفر در تجربه اندوزی و توسعه و پیشرفت و زندگی بهتر
 برای پیشرفت و زندگی بهتر، حركت و سفر لازم است. «جاء بكم من البدو»

آیات 101 تا 105

رَبِ‌ّ قَدْ ءَاتَیْتَنِـی مِـنَ الْمُـلْكِ وَعَلَّــمْتَنِی مِـن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَواتِ وَ الْأَرْضِ أَنتَ وَلِی‌ّ فِی الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ«101»
«(یوسف گفت:) پروردگارا؛ تو مرا (بهره‌ای) از حكومت دادی و از تعبیر خواب‌ها به من آموختی. (ای) پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین، تنها تو در دنیا وآخرت مولای منی، مرا تسلیم خود بمیران و مرا به شایستگان ملحق‌فرما.»

1- یاد خداوند در هر زمان
 اولیای خدا وقتی به عزّت و قدرت خود نگاه می‌كنند، فوراً به یاد خداوند می‌افتند و می‌گویند: خدایا هر چه هست از توست. یوسف نیز اینچنین كرد، سخن را از پدر برگرداند و متوجّه خدا شد.
 اعطای حكومت، از شئون ربوبیّت الهی است. «ربّ قد آتیتنی من الملك»
2- همه چیز از آن خداست، مغرور نشویم
 یوسف كه خداوند همواره او را حفظ كرد، به او علم داد، به او حكومت داد و خطر را از او دور كرد، باز نگران عاقبت خود است. وای به حال كسانی كه قدرت، مال و علم خود را با حیله به دست آورده‌اند، آنان چه عاقبتی خواهند داشت!؟
 افتخار یوسف آن نیست كه حاكم بر مردم است، افتخارش آن است كه خداوند حاكم بر اوست. «انت ولی فی الدنیا و الاخرة»