صفحه ٩٣

آیات 41 تا 45

یَا صَاحِبَی السِّجْنِ أَمَّآ أَحَدُكُمَا فَیَسْقِـی رَبَّهُ خَـمْراً وَ أَمَّـا الْأَخَرُ فَیُصْلَـبُ فَتـَأْكُلُ الطَّیْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِی الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ«41»
«ای دوستان زندانیم، امّا یكی از شما (آزاد می‌شود) و به ارباب خود شراب می‌نوشاند و دیگری به دار آویخته می‌شود و (آنقدر بالای دار می‌ماند كه) پرندگان (با نوك خود) از سر او می‌خورند. امری كه درباره آن از من نظر خواستید، حتمی و قطعی است.»

1- ادب در صدا زدن
 كرامت افراد را رعایت كنیم و آنان را با ادب صدا بزنیم هر چند در خط فكری ما نباشند. «یا صاحبی» یعنی ای دوستان و همراهان زندانی من!
2- خبرهای خوش را اول بگوییم
 خبرِ خوش را، اوّل بگویید. «احدكما فیسقی... الاخر فیصلب»
3- رعایت نوبت
 در پاسخ‌گویی به مراجعان، باید نوبت مراعات شود. «امّا احدكما...» (تعبیر اوّل برای كسی است كه زودتر خوابش را برای یوسف گفته است.)

وَ قَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِی عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِین«42»
«و (یوسف) به آن زندانی كه می‌دانست آزاد می‌شود گفت: مرا نزد ارباب خود بیاد آور. (ولی) شیطان یادآوری به اربابش را از یاد او برد، در نتیجه (یوسف) چند سالی در زندان ماند.»