نفس، خواهش خود را تكرار میكند تا انسان را گرفتار كند. «لامّارة»
2- رحمت و بخشش داشتن
مربّی باید رحمت و بخشش داشته باشد. «انّ ربّی غفور رحیم»
3- توجه به امتحان و آزمایش الهی
یوسف خیانت نكردن و سربلندی خود را در این آزمایش، مرهون لطف و رحم خداوند میداند و به عنوان یك انسان كه دارای طبیعت انسانی است، خود را تبرئه نمیكند.
4- پرهیز از خودستایی
هرگز خود را به پاكی مستائیم و تبرئه نكنیم. «ما اُبرّء نفسی»
شرط كمال آن است كه حتّی اگر همه مردم او را كامل بدانند، او خود را كامل نداند. در ماجرای حضرت یوسف ؛ برادران، همسر عزیز مصر، شاهد، پادشاه و زندانیان همه گواهی به كمال او میدهند، ولی خودش میگوید: «ما اُبَرّء نفسی»
5- مأیوس نشدن از رحمت خدا
علیرغم تمام خطرات، از رحمت او مأیوس نشویم. «انّ ربّی غفور رحیم»
وَ قَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَكِینٌ أَمِینٌ«54»
«و پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا وی را (مشاور) مخصوص خود قرار دهم. پس چون با او گفتگو نمود، به او گفت: همانا تو امروز نزد ما دارای منزلتی بزرگ و فردی امین هستی.»
1- صداقت و امانت دو شرط اساسی