صفحه ١٥٠

خزانه‌دار و حاكم است و در دوره قحط سالی، با ارسال غلّه آنها را نیز حمایت كرده است.
 از جمله «فلمّا دخلوا علی یوسف» استفاده می‌شود مراسم استقبال از یعقوب در بیرون شهر بود و یوسف و همراهان در آنجا خیمه زده بودند و همین كه كاروان رسید یوسف گفت: «اُدخلوا مصر...»
2- توجه به اینکه همراه‌سختی‌ها آسانی، و تلخی‌ها، شیرینی است
3- احترام به والدین
 پست ومقام ما را از احترام به والدین غافل نكند. «اُدخلوا مصر...»
4- توجه به الطاف خداوند
 حتّی اگر شخص اوّل كشور نیز خواست از امنیّت سرزمین خود سخن بگوید، باید توجّه به لطف خداوند داشته باشد. «ان شاء اللَّه» زیرا تا خدا نخواهد، امنیّتی در كار نیست، چنانكه گروهی از سنگ‌های كوه خانه ساختند تا درامان باشند، ولی قهر خداوند از طریق صیحه‌ای كه صبحگاهان رسید، امنیّت آنان را به هم زد. «وكانوا ینحتون من الجبال بیوتاً آمنین، فاخذتهم الصیحة مصبحین»(104)

وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّداً و قَالَ یَآ أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُءَیَای مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّاً وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِـی مِنَ السِّجْنِ وَ جَآءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِّن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّیْــطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَآءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ«100»
«و پدر ومادرش را بر تخت بالا برد، ولی همه‌ی آنان پیش او افتادند و سجده كردند. و (یوسف) گفت: ای پدر! این است تعبیر خواب پیشین من. به یقین، پروردگارم آن را تحقق بخشید و به راستی كه به من احسان كرد، آنگاه كه مرا از