1- سازنده بودن شدائد و سختیها
گاهی شداید و سختیها زمینهی پیدا شدن امداد الهی و راه نجات است.
«ربّ السجن... فاستجاب»
2- خودسازی و علم آموزی
كسانی كه مورد مراجعه مردم هستند باید در آغاز خوب بشنوند، سپس با دانش خود به حلّ و فصل مشكل بپردازند؛ چنانكه خداوند نیز در مقام اجابت دعا چنین است. «فاستجاب... هو السمیع العلیم»
ثُمَّ بَدَا لَهُـم مِّـن بَـعْدِ مَـا رَأَوُاْ الْأَیَـاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّی حِینٍ«35»
«سپس بعد از آن همه نشانهها و شواهدی كه (برای پاكی یوسف) دیدند، اینگونه برایشان جلوه كرد كه او را تا مدّتی زندانی كنند.»
1- توجه به آثار سوءكاخنشینی و رفاهطلبی
كاخنشینی معمولاً با بیپروایی و پررویی همراه است. «من بعد ما رأوا الایات لیسجننّه» با این همه دلیل بر پاكی یوسف، باز هم او محكوم به زندان میشود.
معمولاً در دربارها و كاخهای طاغوتیان، دادگاه و محاكمه غیابی و تشریفاتی است، تا بیگناهان محكوم شوند. «لیسجننّه» (البتّه در مواردی این گونه نیست)
در نظامهای طاغوتی، معصومتر مظلومتر است. «لیسجننّه»
2- نفوذناپذیری
وقتی دستگاه قضایی بر طبق خواسته سیاستمداران و افراد ذی نفوذ تصمیم میگیرد، مدّت زمان زندان نیز نامشخّص است. «حتّی حین»
3- پاكبودن و پاكماندن