صفحه ١٣٥

آیات 81 تا 85

ارْجِعُواْ إِلَی أَبِیكُمْ فَقُولُواْ یَآ أَبَانَآ إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَ مَا شَهِدْنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنّاَ لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ«81»
«(برادر بزرگ گفت: من اینجا می‌مانم، ولی) شما به سوی پدرتان برگردید، پس بگویید: ای پدر! همانا پسرت دزدی كرده و ما جز به آنچه می‌دانستیم گواهی ندادیم و ما نگهبان (و آگاه به) غیب نبوده‌ایم.»

1- شهادت و گواهی بر اساس علم(عینیّت‌ها)
 شهادت وگواهی، باید بر اساس علم باشد. «ما شهدنا الاّ بما علمنا»
2- عذرخواهی شجاعانه
 عذر خود را با كمال صراحت بگوئیم. «و ما كنّا للغیب حافظین»
3- پیش‌بینی حوادث در پیمان‌ها و تعهدات
 در پیمان‌ها و تعهدات، باید برای حوادث پیش‌بینی نشده تبصره‌ای باز كرد.
 «و ما كنّا للغیب...»

وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی كُنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ«82»
«(اگر به حرف ما اطمینان نداری) از قریه‌ای كه در آن بودیم و از كاروانی كه در میانشان به اینجا رو آورده‌ایم، سؤال كن و بی‌شك ما راستگو هستیم.»

1- اعتبار اثبات مدّعا با شهود عینی
گواهی شهود عینی، راهی معتبر برای اثبات مدّعا می‌باشد. «واسئل القریة... والعیر...»
2- توجه به اینکه تبانی مجموعه‌ای بزرگ بر دروغ بعید است
امكان تبانی مجموعه‌ای بزرگ بر كذب، منتفی است. «و اسئل القریة... انّا لصادقون»