صفحه ١٣٠

نيست امّا نسبت به شرايطى كه مى توانستيم خلوصِ بيشترى در عمل داشته باشيم، يك نوع محروميت از شور و شعف بيشتر است. در آن جا در مقايسه با احوالات آن هايى كه در خلوص بيشترى بودند مى گوئيم چقدر خوب بود كه تماماً براى خدا مثلًا به ديدن پدر و مادرمان آمده بوديم.
آرى عمل الهى پايدار مى ماند ولى به همان اندازه كه الهى است، و شدّت و ضعف حضور آن عمل به شدّت و ضعف خلوص ما در عمل بستگى دارد، به اندازه اى كه خودمان به ميان باشيم و قاعده ى «مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ» در زندگى مان جارى باشد، به همان اندازه با خلأ و ناپايدارى آن عمل روبه روئيم، عملى كه بايد با نيت الهى جاى خالى آن در جان ما نبود.
نيت الهى بكنيد و بر آن اساس عمل نمائيد و بدانيد وجه غير الهى آن نيت و آن عمل نمى ماند و لذا تلاش بايد كرد همواره جنبه الهى عمل را تقويت كنيم و به خود بفهمانيم هر چه پاى خود و پاى غير به ميان باشد، پاى حسرت و خلأ در ميان است. آنچه به خدا وصل نيست چيز نيست، خلأ است كه جاى خالى اش مى ماند و همان منشأ عذاب مى شود و كل عذاب ها به جهت نبودن چيزهايى است كه در جان ما بايد باشد، ولى نيست.

چگونگى جزاى عمل اهل ايمان 
قرآن پس از طرح اين نكته در ابتداى آيه، يك قدم جلوتر آمد و فرمود: اى آدم ها بياييد تكليف خود را يكسره كنيد و اين را بدانيد كه هر كس در ديندارى يعنى در همان جهت «ما عِنْدَ اللّه» پايمردى و صبر كرد