صفحه ١٥٨

عامل ارزش نيست، بلكه فقط گرامى ترين شما نزد ما با تقواترين شماست. اگر اين بانگ بلند و رساى اسلام نبود معلوم نبود امروز در شرق و غرب عالم چگونه با زنان برخورد مى شد.

بيمارى غرب يا بيمارى ما؟
آيا وقتى زنان متدين و مردان متدين در كنار هم مشغول انجام وظيفه هستند حرفى تحت عنوان تساوى زن و مرد موضوعيت مى يابد؟ يا طرح اين حرف جايى معنى مى يابد كه از فضاى دينى و انجام وظايفِ مطابق دين خارج شويم؟ و اين اول مصيبت است و شعار تساوى مرد و زن هم هيچ مشكلى را حل نكرد و نمى كند. در جامعه اى كه زن حس كند مى تواند مادر خوبى براى فرزندانش يا زن متدينى براى خدمت به جامعه باشد هرگز بحثى تحت عنوان تساوى حقوق زن و مرد مطرح نيست، چون همه چيز بر اساس دينى كه مطابق فطرت انسان ها است و مصالح عموم جامعه را در نظر گرفته، تعريف شده است. اين بيمارى، بيمارى غرب است نه بيمارى ما، بايد مواظب بود اين بيمارى به جامعه و خانواده ما سرايت نكند. زن در زن بودنش كاملِ كامل است، بدون اين كه مرد شود. مرد هم در مردبودنش كاملِ كامل است بدون اين كه بخواهد زن شود. اين فضا فضايى است كه روح ايمان در منظر ما قرار مى دهد و زمينه را جهت شكوفائى ايمانِ برتر آماده مى سازد همان ايمانى كه در آخر آيه 97 سوره نحل در موردش فرمود: «وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»؛ يعنى حتما ما اجر آن زنان و مردان متدين را به بهترين شكل از انواع اعمال