صفحه ١٥٩

صالحى كه انجام داده اند مى دهيم. ما بايد در خلوت انس خود با خداى خود به زندگى خويش هرچه قدر مى توانيم رونق بخشيم و به ثمره هاى غير قابل پيش بينى اش اميدوار باشيم، بقيه هر چه هست فرع است.

كمال حقيقى از آن كيست؟
حال با توجه به بحث هايى كه شد بر گرديد به آيه اى كه در ابتداى بحث مطرح شد. فرمود: اى انسان ها اگر سير و مسيرتان آن باشد كه عملِ صالحِ شرعى جزء زندگى تان قرار گرفت به حياتى طيب و پاك يعنى حياتى كه از هر گونه نقص فكرى و صفت عملى مبرا است، نايل مى شويد و در اين مسير هيچ تفاوتى بين زن و مرد نيست، و در راستاى ادامه چنين زندگى، همه اعمالتان به عالى ترين شكلِ ممكن پذيرفته مى شود.
در نگاه فوق نظر زن و مرد را به سوى هدفى فوق اهداف عادى و سطحى زندگى مى اندازد و همان طور كه عرفا مى گويند؛ انسان ها بر اساس آرزوهايشان ارزيابى مى شوند. اسلام با داشتن آرزويى چنين بزرگ، انسان ها را دعوت به بزرگى هايى فوق بزرگى هاى اهل دنيا مى كند.
اگر آرزوهاى انسان پست شد انسان هم پست مى شود هر چند استعداد متعالى شدن داشته باشد و اگر آرزوهايش متعالى شد اين انسان متعالى است، هر چند با تلاش به آن آرزوها برسد. وقتى متوجه باشيم ارزش هر موجودى به عظمت اهدافى است كه آن موجود استعداد رسيدن به آن اهداف را داشته باشد، متوجه مى شويم وسعت انسان با داشتن دست يابى به حيات طيب، تا كجا است. بعضى از اهداف هر چند بزرگ باشد، براى