صفحه ٢٣٧

گسست هاى آن اثرى ندارد، زيرا مسائل كلى مثل كنترل مواليد و پند و اندرزهاى سطحى، ربطى به ويرانى بنيان خانواده اى كه براساس اومانيسم شكل گرفته، نمى تواند داشته باشد، و فضاى خانواده اى كه از دست رفته است را نمى تواند به ما برگرداند.
اگر خانواده كنونى دچار گسست و پريشانى است، اين پريشانى و گسست و عدم همدلى، امر عارضى و ظاهرى نيست كه بر اثر عوامل خارجى به وجود آمده باشد و عواملى از همان نوع بتواند آن را مرتفع كند، بايد بشر از فرش به عرش برگردد تا به خانواده اى كه عامل سُكناى بشر است، دست يابد. و چنانچه بشر بفهمد وقتى خانواده صورت حقيقى به خود گرفت چه بركاتى به همراه دارد، در پيدايش آن خواهد كوشيد. «1»
بايد مردم ما در صدد ادامه تمدن دينى خود باشند و علت گسستگى در خانواده را ريشه اى ارزيابى كنند تا در درمان آن موفق باشند.

خصوصيت خانواده جديد
در خانواده جديد، اعضاى خانواده همه در عرض يكديگرند، و مراتبى كه خداوند براى والدين تعيين كرده است، ناديده گرفته مى شود، و لذا انسان هايى كه همه در عرض يكديگرند، هركدام هروقت بخواهند از خانه و خانواده جدا مى شوند، بدون آن كه در اين جدايى احساس ضرر و خسران بكنند. پيدا است كه در اين وضع، خانواده بنيادى ندارد، و در عينى كه همه افراد از اين بى بنيادى گله منداند، هيچ كس هم حاضر نيست