صفحه ١٣٩

تفاوت بدن ها و حقيقت واحد
آيه مى فرمايد در راستاى رسيدن به حيات طيب، زن و مرد مطرح نيست، زيرا زن و مرد بودن مربوط به بدن ها است، اصل انسان و حقيقت انسان نه زن است و نه مرد. و بزرگانى مثل حضرت آيت اللّه جوادى آملى «حفظه اللّه» در كتاب محققانه «زن در آئينه جلال و جمال» تا حدّى كه شرايط اجازه مى داده اين موضوع را روشن كرده اند. و اساساً در فلسفه اسلامى اين بحث مشهور است كه به طور كلى بدن ابزار روح است و در حقيقتِ روح دخالتى ندارد. «1» با توجه به اين نكته مثلًا اگر شما بخواهيد كوه نوردى كنيد حال يكى كُت پوشيده و ديگرى اوِرْكت، اما هر دو به قله رسيدند، آيا مى توان گفت اوِرْكُت مهم تر بود در رسيدن به قله يا كت؟ مى بينيد كه فرقى نمى كند چون هر دو نفر كه يكى كت پوشيده و يكى اوِرْكت هر دو به قله رسيدند، لباس براى اين بود كه بتوانيم از آسيب هاى مسير حفظ شويم ولى لباس هيچ وقت در ارزيابى هدف نقش ندارد. حالا اگر زن و مرد طبق آيه فوق هر دو مى توانند به مقصد الهى خود كه همان حيات طيب است، برسند آيا مى توان گفت زن مهم تر است يا مرد؟ دقيقاً موضوع تفاوت زن و مرد نيز به همين شكل است كه انسان ها از نظز بدن و جسم دو نوع و از نظر حقيقت و هدف يكى هستند و لذا بسيار سطحى نگرى است كه ارزش اين دو نوع انسان را به جهت تفاوت