صفحه ٢٥٨

همچنان كه مى فرمايد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» «1»
 هر زن و مردى كه كارى نيكو انجام دهند، اگر ايمان آورده باشند، حتماً به حيات طيبه خواهند رسيد و حتماً جزايشان بر اساس بهترين كارى است كه انجام داده اند.
پس طبق آيات فوق رسيدن به كمال حقيقى مشروط به جنس خاص اعم از زن يا مرد نيست و آن فهم و انديشه و عقلى كه موجب كمال انسانى است مخصوص به زن يا مرد نيست، زيرا وقتى آيه مى فرمايد هر زن و مردى مى تواند به اوج كمال انسانى برسد، معلوم است كه خِرد و فهم رسيدن به آن كمال در هر دوى آنان هست.

2- عقل زن 
الف: وقتى امام على (عليه السلام) مى فرمايند:
 «اعجابُ المَرءِ بِنَفْسِهِ دَليلٌ عَلي ضَعْفِ عَقْلِه» «2» خودبينى شخص، نشانه ضعف عقل اوست. و يا وقتى مى فرمايند:  «لا عَقلَ مَعَ شَهوة» «3» وقتى شهوت در ميان است، عقل در صحنه نيست. پس مى فهميم آنجا كه در روايت مسئله نقص عقل زنان را مطرح مى كند، وقتى است كه زنان به خود و مسائل شهوانى بيشتر نظر دارند و چون گاهى در جوامع خاص و يا زمان هاى خاص، فضاى جامعه