صفحه ٢٤٥

بپوشد يا لباس زنان را. زنان در چنين شرايطى سريعاً اسباب بازى ديگران مى شوند و ديگر خدمت و خيانت را تشخيص نمى دهند، به راحتى در مقابل كوچكترين انتقادى از كارهاى قبلى شان عقب نشينى مى كنند.
 «مكتب زن سالارى افراطى يا فمينيسم، زنان را به دنبال كسب مجهول مى دواند ... و ريشه آن، اصالت دادن به ميل هاى حيوانى يا اومانيسم است- به جاى اصالت دادن به فطرت و ميل عبادى-». «1»
يك زن روزنامه نگارِ طرفدار حقوق زن مى گويد: «زنان آمريكايى با اشتغال در خارج از خانه و رقابت بى فايده با مردان، بزرگ ترين موهبت زندگى يعنى مادرشدن را از دست داده اند».
در دوران مدرنيته، فمينيست ها پيوند بين انسان و خدا و دين را قطع كردند و در راستاى احياء حقوق خود گفتند؛ «نه خدا، نه مرد و نه هيچگونه قانونى نمى تواند سدّ راهمان باشد». «2» خواهان بهره مندى از سهم خود شدند بدون آن كه متوجه شوند برده چه جريانى گشته اند ستم مضاعفى را متحمل شدند منتهى در اين دوران خودشان عامل اجراى حكم بردگى خويش اند.

زنان؛ بر تخت تربيت نسل انسان 
فزونى توان جسمى مرد، او را به بازار كار كشانده و محوريت تحصيل و تدبيرِ خرج خانه را به او داده، و لطافت روحى زن، او را بر تخت تربيت