صفحه ٤٧

بايد نظر به خود را به نظر به خدا تغيير دهيم و اين كار براى خود شرايطى دارد، يكى از آن شرايط روزه دارى است. يقين بدانيد اگر روزه را شروع كنيد آرام آرام نظرِ نفس ناطقه به خود كم مى شود و به همان اندازه نور خداوند در افق جان شما ظهور مى كند. قاعده ى ظهور خدا در افق جان انسان ها آن است كه بدانيم در مقابل بى نهايت، هر وجودى، وجود حقيقى نيست و در مقابل خداى بى حدّ، هر چه باشد، حقيقت ندارد و به آن نبايد به عنوان يك واقعيتِ مستقل نظر كرد. در اين راستا بايد خودمان را در محضر حق، هيچ بدانيم و از اين لحاظ خود را بنده ى حق و بندِ به حق احساس كنيم كه هويت ما عين تعلقِ به حق است. مولوى مى گويد:

         پيش بى حد هر چه محدود است لاست             كُلُّ شَى ءٍ غَيْرَ وَجْهَ الله فناست 

هر موجود محدودى در مقابل خدا از نظر واقعيت، هيچ است. اگر شما در مقابل خدا خودت را چيزى حساب كردى، خدا كه محدود نمى شود، ولى شما بى خدا مى شويد و با وَهميات خود زندگى را ادامه مى دهيد. ولى اگر از نظر به خود- به عنوان واقعيتى مستقل- منصرف شديد و به حضرت حق نظر كرديد، تا جان شما محل تجليات انوار الهى گردد، همه ى انانيت ها مى سوزد و بندگى شما فعليت مى يابد. مى گويد:

         چون تجلى كرد اوصاف قديم             پس بسوزد وصف حادث را گليم 

ما موجوداتى هستيم كه حادث شده ايم و حضرت حق ذاتى است كه همواره بوده و خواهد بود. حادث هرگز در مقابل قديم هويتى ندارد و اگر قديم تجلى كرد ديگر وصفِ حادث بودن حادث آتش مى گيرد و فانى در