ابتدا با شروع روزه يك رؤيت اجمالى محقق مى شود، سپس با نور همين رؤيتِ اجمالى توجه اوليه اى به خدا حاصل مى شود و تمركز قلبى شروع مى گردد، با روزه ى انديشه اين تمركز به رؤيت نسبتاً روشن ترى بدل مى شود و نتيجه ى آن تمركز قلبى شديدترى خواهد بود كه منجر به رؤيت روشن تر مى گردد و همين طور مطلب ادامه مى يابد. عمده عزم و اراده اى است كه بخواهيم خود را وارد برنامه ى رؤيت بكنيم و قلب را در اين مسير جلو ببريم. نمى گويم آسان است، عرض مى كنم رسيدن به اين مقام ممكن است. آرى:
از وى همه مستى و غرور است و تكبر وز ما همه بيچارگى و عجز و نياز است
او به ما نياز ندارد، ولى همه ى مقصد و مقصود ما اوست و لذا راه كوتاه نيست، به همين جهت حافظ «رحمةالله عليه» در دستور سلوكى خود مى گويد:
شرح شكن زلف خَم اندر خَم جانان كوته نتوان كرد كه اين قصه دراز است
هركس مى خواهد بدون خونِ دل خوردن و بدون باقى ماندنِ دائمى جهت قلب در تمركز، به رؤيت خدا برسد، بداند نمى رسد. بايد تمام ديده ى دل را به سوى حق معطوف كرد و به كمك روزه ى چشم، چشم خود را از همه چيز، غيرِ خدا باز دارد تا رؤيت شروع شود. حافظ «رحمةالله عليه» در رابطه با چشم برداشتن از همه ى عالم و بازشدن ديده به سوى رخ حضرت حق مى گويد:
بردوخته ام ديده چو باز از همه عالم تا ديده ى من بر رخ زيباى تو باز است