صفحه ٢٢١

ما اين است كه در بسيارى اوقات مى خواهيم از راهى به سوى خدا برويم كه هرگز به لقاى خدا ختم نمى شود و منظور حضرت امام «رضوان الله تعالى عليه» توجه به اين امر است كه مى فرمايند:

         در ميخانه گشاييد به رويم شب و روز             كه من از مسجد و از مدرسه بيزار شدم 
             بگذاريد كه از بتكده يادى بكنم             من كه از دست بت ميكده بيدار شدم 

در اين غزل نظر به روش قلبى و بركاتى دارند كه از اين طريق حاصل مى شود، زيرا در اين روش انسان بايد به كمك رياضت هاى شرعى حجاب بين خود و پروردگارش را پاره كند به همين جهت مى گويند:

         فارغ از خود شدم وكوس اناالحق بزدم             همچو منصور خريدار سر دار شدم 

اين كه حضرت امام «رضوان الله تعالى عليه» مقامِ «فارغ از خود شدن» را مطرح مى كنند چون اين يك مكتب است، يك سير است، بايد روى آن وقت گذاشت. اگر به آن توجه كافى شود جاى خود را باز مى كند تا آن جايى كه تقاضا مى كنيد:

         از در خويش خدايا به بهشتم نفرست             كه سركوى تو ازكون ومكان ما را بس 

به خدا مى گوييم مى خواهيم پيش تو باشيم، ما روزه نگرفته ايم كه به بهشت برويم، معلوم است آدمى كه پيش خدا بيايد خدا بهشت هم به او مى دهد ولى در عين اين كه او را سر كوى خود نگه مى دارد، در بهشت جاى مى دهد.
روزه شروعِ مقيم شدن در سر كوى خدا است تا روزه دار به جايى برسد كه به لقاء خداوند نايل شود. اين آيه اى كه مستحب است قبل از خواب بخوانيد جهت شما را به سوى لقاء الهى روشن مى كند. خداوند در آن آيه