صفحه ٢٢٠

كه از هر چيز حاضرتر است را مى يابد. امام خمينى «رضوان الله تعالى عليه» در شعرى كه در مدخل ماه مبارك رمضان سروده اند مى فرمايند:

         ماه رمضان شد مىّ و ميخانه برافتاد             عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
             افطار به مىّ كرد برم پير خرابات             گفتا كه تو را روزه به برگ و ثمر افتاد

مى فرمايند پير خرابات از طريق روزه دارى و صيقل دادن دل، با دل نورانىِ خود نظر به حق كرد و بدين شكل افطار كرد و حضرت حق برايش روشن نمود كه روزه ى تو به نتيجه رسيد، چون توانست با به صحنه آوردن دل، به مقام رؤيت و شهود برسد و اين همان عيد فطر است كه حافظ در وصف آن مى گويد:

         روز عيد است و من مانده بر اين تدبيرم             كه دهم حاصل سى روزه و ساغر گيرم 

اين يك فرهنگ است كه عرفاى ما متذكر آن هستند و حاصل يك ماه روزه دارى را ساغرى مى دانند كه از مىّ رؤيتِ حق توسط قلب پُر شده است، همان وعده اى كه خداوند در آيه ى «إِنِّى قَريبٌ» به روزه داران داد. اشكال كار در خودِ ما است كه باورمان نيامده مى توانيم با حضرت معبود ملاقات كنيم، هنوز تصورمان آن است كه از معلول و مخلوق مى توان به وجود علت و خالق پى برد در حالى كه به ما توصيه شده:

         خود هنر دان ديدن آتش عيان             نى گپ دَلّ على النّار دُخان 

هنر آن است كه خود آتش را بنگرى نه اين كه در گپ و گفتگوى آن باشى كه وجود دُود دليل بر وجود آتش است.
وقتى متوجه شديم كه رؤيت حق با تزكيه حاصل مى شود، مى فهميم چگونه از طريق روزه دارى به كلاس تعليمِ رؤيت برويم. مشكل عمده ى