صفحه ١٥٢

فكرش صد جا گرفتار است ديگر برايش تفكر مقدور نيست و اميد رسيدن به وَرع برايش نمى ماند. گفت:

         از شيشه ى بى مِى، مِى بى شيشه طلب كن             حق را ز دلِ خالى از انديشه، طلب كن 

يعنى اول بايد خود را از اين دلواپسى هاى دنيا آزاد كنى تا بتوانى متوجه حضور حق گردى، اگر كسى بتواند با قلب سالم توجّه به حضور حق داشته باشد، آنگاه حق به او توجّه مى كند و در نتيجه چيزهايى در خود مى يابد كه تصديق مى كند با بركت ترين كارها تفكر است و يكى از نتايج آن نوع تفكر، تجلى نور ورع از محارم است.
همچنان كه عرض شد قرآن مشكل منكران وَحى را نداشتن قلبى مى داند كه امكان تعقل ندارند، وگرنه مى فهميدند علت هلاكت ملت هاى گذشته چه بوده است. پس بشر مى تواند يك نوع تفكر و تعقلى داشته باشد كه به كمك آن روحيه ى تسليم در مقابل حكم خدا در او ايجاد شود «1» و در ماه رمضان زمينه ى تحقق چنين حالتى فراهم است، همان حالتى كه حضرت امام صادق (ع) در رابطه با آن مى فرمايند: «افْضَلُ الْعِبادَةِ ادْمانُ التَّفَكُّرِ فِي اللهِ وَ في قُدْرَتِهِ» «2» بالاترين عبادت، ادامه دادن تفكر در رابطه با خدا و در رابطه با قدرت اوست. بزرگان سير و سلوك گفته اند آنچه به دست آورده ايم و موجب كنترل ما از گناهان شده، همه را از دامن فكر به دست آورده ايم. عرفا براى تمركز و تفكر قلبى، زانوى خود را بغل