معرفت خود نياز خود را به صورتى درك مىكند. براى اين دسته، نعمت و بلا تفاوتى ندارد.
آنان بندگان شايسته اى هستند كه همواره خدا را در نظر دارند و مورد توجّه خداوند نيز هستند:
«... اِنَّهُمْ كآنُوا يُسارِعُونَ فِى الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ»(44) ؛
آنان در كارهاى خير تعجيل مىكردند و در حال بيم و اميد ما را مىخواندند و هميشه در برابر ما خاضع و خاشع بودند.
2ـ دسته دوم كه اكثر مؤمنان جزو آن هستند كسانىاند كه در حال نعمت و رفاه مبتلا به غرور و غفلت مىشوند، ولى وقتى گرفتارى پيش مىآيد تنبّه پيدا مىكنند، نياز خود را به ياد مىآورند و نسبت به خدا اظهار نياز مىنمايند. اين دسته نيز نسبتاً بندگان خوبى مىباشند؛ اما خداوند از آنها شِكوه مىكند كه چرا وقتى به آنها نعمتى مىدهيم، خدا را فراموش مىكنند و وقتى نعمت از آنها گرفته مىشود دست به دعا برمى دارند:
«وَ اِذا أَنْعَمْنا عَلَى الاِنْسانِ اَعْرَضَ وَ نَا بِجانِبِهِ وَ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ »(45)؛
و هرگاه به انسان نعمتى عطا كنيم روى گرداند و دورى گزيند و هرگاه شرّ و بلايى به او روى آورد دعائى گسترده خواهد داشت.
بر درگاه دوست
بحثهايى درباره دعا