بشناسد و ارتباط خود را با خدا، كه همان عين فقر و تعلّق است، درك كند. در سايه اين معرفت و شناخت به همه چيز مىرسد. اين رمز پيوند انسان با خداست و به اين وسيله است كه به لقاءالله مىرسد. تا انسان فقر و نياز خود را درك ننمايد و در مقابل خدا بدان اعتراف نكند با خدا ارتباط پيدا نمىكند؛ چون وجود او عين ارتباط و عين فقر است. اين مطلب در جاى خود اثبات شده است.
از ديگر شرايط و آداب دعا داشتن حالت خوف و رجاست. دعا در واقع توجه انسان به خدا و تقويت رابطه بندگى است. در اين رابطه، يك طرف خداوند متعال است و طرف ديگر بنده گنه كار. وقتى انسان به گناه خود توجّه مىكند حالت شرمندگى در او ايجاد مىشود و وقتى به رحمت الهى توجّه مىنمايد اميدوار مىگردد. انسان بايد از يك طرف از عذاب الهى نگران و ترسناك باشد و از طرف ديگر متوجّه باشد كه اگر خدا تمام گناهان او را بيامرزد چيزى از او كاسته نمىشود. اين همان حالت خوف و رجاست كه بايد هميشه در انسان وجود داشته باشد. اين نكته بخصوص در دعاى «ابوحمزه ثمالى» مورد عنايت واقع شده است.
آداب ديگرى نيز براى دعا گفته شده، از جمله در روايتى كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده فرمود:
دعا را با حمد و ثناى خدا آغاز كنيد سپس نعمتهاى الهى را برشماريد، پس از آن گناهان خود را يادآور شويد و بدانها اعتراف كنيد و از خدا طلب عفو و بخشش نماييد و بر محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) و آلش درود فرستيد...(42)
بر درگاه دوست
بحثهايى درباره دعا