صفحه ٥٥

«اِلهي اَغْنِني بِتَدْبيرِكَ عَنْ تَدْبيرى وَ بِاخْتِيارِكَ عَن اِخْتيارى» ؛
خدايا، با انتخاب خود مرا از انتخاب كردن بى نياز كن. (كار مرا خودت تدبير كن و مرا محتاج تدبير خودم مگردان).(34) 
كسانى كه به اين مرحله رسيده‌اند، خداوند نيز ولايت خاصّ خود را در حقّ آنها اعمال مى‌كند، در همه شؤون زندگى آنها تصرّف مى‌كند، امور زندگى آنان را اداره مى‌نمايد و آنان را محتاج تدبيرات خودشان نمى‌گرداند. از اين رو، گاهى به جاى سلامتى به بنده مؤمن خود بيمارى و به جاى ثروت براى او فقر اختيار مى‌كند. حتى گاهى كه بيمار است و براى سلامتى خود دعا مى‌كند، بر اثر اين دعا مرضش شدّت مى‌يابد! اين شدّت مرض نيز نعمتى است كه خدا به او مى‌بخشد تا در اثر دعا، آمادگى و تحمّل بيشترى پيدا كند و در اثر صبر به كمالات بيشترى برسد. و به همين جهت است كه برخى از دعاهاى ما به جاى استجابت در امور دنيوى براى مصالح اخروى ذخيره مى‌گردد يا به شكل ديگرى كه مصلحت دنيوى فرد اقتضا مى‌نمايد مستجاب مى‌شود.
البته اين گونه موارد در حّد فهم همه كس نيست و تنها كسانى مى‌توانند اين سخنان را درك كنند كه به اين مقامات رسيده باشند.
اين گونه ولايت را خداوند تنها نسبت به بندگان خاصّ خود اعمال مى‌كند، نه نسبت به همه افراد. البته خداوند از بخل منزّه است؛ اما چون ديگران نخواسته‌اند، در حقّ آنان چنين ولايتى را اعمال نمى‌كند؛ زيرا